معنی سنت باسیل

حل جدول

سنت باسیل

کلیسایی در شهر مسکوی روسیه


سنت باسیل، کولومنسکویه

کلیسایی در شهر مسکوی روسیه


سنت باسیل ، کولومنسکویه

کلیسایی در شهر مسکوی روسیه

لغت نامه دهخدا

باسیل

باسیل. (فرانسوی، اِ) باسیلها عبارتند از میکربهائی که اندکی درازند و ممکن است دارای تاژکهای گوناگون باشند مانند باسیل «امیلوباکتر» و باسیل سیاه زخم. (گیاه شناسی گل گلاب ص 134). و رجوع به باکتریها و کلمه ٔ میکرب شود.

باسیل. (فرانسوی، اِ) واحد سنجش ظرفیت در مقیاس های جزایر یونان قدیم.

باسیل. (اِخ) المطران. از مترجمان بزرگ اوایل عصر عباسیان (دوره ٔ مأمون) وی مردی کثیرالنقل بود و ترجمه های نسبهً خوبی داشت. وی در خدمت طاهربن الحسین ذوالیمینین بسر میبرد. ترجمه ٔ کتاب الاجنه ٔ بقراطاز او در دست است و نسخه یی از آن جزو مجموعه ٔ شماره ٔ 6235 کتابخانه ٔ برلین، موجود است. رجوع به الفهرست ابن الندیم و تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ج 1 ص 42 و 89 و 361 و همچنین به کلمه ٔ بسیل المطران شود.


سنت

سنت. [س ِ] (اِ) یک قسمت از صد قسمت واحد پول امریکا، و صد سنت برابر یک دلار است.

سنت. [] (اِ) اسم هندی زنجبیل است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن).

فرهنگ عمید

باسیل

نوعی باکتری تک‌سلولی میله‌ای‌شکل که بعضی از انواع آن موجب بیماری‌های مختلف می‌شود: باسیل سیاه‌زخم،

فرهنگ فارسی هوشیار

باسیل

فرانسوی چوبک (اسم) باکتری دراز اندام و کشیده. توضیح باسیلها. قسمی از باکتریها که دراز اندام و کشیده اند و اغلب آنها ناخوشیهای مختلف را موجب میشوند از قبیل باسیل سیاه زخم باسیل کخ و غیره که اولی ناخوشی سیاه زخم را موجب میشود و دومی تولید مرض سل میکند. عده ای از باسیلها نیز در تخمیرات شرکت میکنند.

واژه پیشنهادی

مترادف و متضاد زبان فارسی

باسیل

باکتری

فارسی به عربی

باسیل

عصوی

فرهنگ معین

باسیل

[فر.] (اِ.) باکتری دراز اندام و کشیده.

فارسی به آلمانی

باسیل

Bazille, Fem. [noun]

معادل ابجد

سنت باسیل

613

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری